آخرین به‌روزرسانی:

سر به سر گذاشتن به انگلیسی

معنی‌ها

badger, bait, bother, bug, chivvy, chivy, nettle, trouble

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

عامیانه needle

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سر به سر گذاشتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سر به سر گذاشتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سر به سر گذاشتن

لغات نزدیک سر به سر گذاشتن

پیشنهاد بهبود معانی