آخرین به‌روزرسانی:

سقف به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / saghf /

ceiling, roof, top, housetop, roofing, awning, tectum, canopy

طاق

باوجودآنکه قدبلند بود، دستش به سقف نمی‌رسید.

Tall as he was he couldn't reach the ceiling.

یازده تیر چوبی سقف را نگه می‌داشت.

Eleven wooden beams supported the roof.

اسم
فونتیک فارسی / saghf /

maximum, the upper limit, ceiling

حداکثر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

لطفاً از سقف وزن مجاز برای بار فراتر نروید.

Please do not exceed the maximum allowed weight for luggage.

ما باید سقف تعداد شرکت‌کنندگان در مسابقه را تعیین کنیم.

We need to determine the upper limit for the number of participants in the event.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سقف

  1. مترادف:
    بام اشکوب پوشش رویه سمک
    متضاد:
    کف

سوال‌های رایج سقف

سقف به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه «سقف» در زبان انگلیسی به ceiling ترجمه می‌شود. در برخی زمینه‌ها، بسته به کاربرد، می‌تواند به roof، cap یا حتی limit نیز ترجمه گردد.

سقف به‌عنوان یکی از اجزای اصلی در ساختار هر ساختمان، نقش مهمی در حفاظت، زیبایی، و ایمنی فضاهای داخلی ایفا می‌کند. این عنصر معماری، بالاترین سطح داخلی در یک اتاق یا ساختمان است که فضای درونی را از عوامل خارجی همچون باران، آفتاب، برف، باد و گردوغبار محافظت می‌کند. در ساختمان‌سازی سنتی و مدرن، طراحی سقف اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا علاوه بر جنبه‌ی کارکردی، جلوه‌های زیبایی‌شناسی و فرهنگی نیز دارد.

از نظر فنی، تفاوت میان ceiling و roof نیز قابل توجه است. Ceiling معمولاً به سطح داخلی بالای سر در یک فضا اطلاق می‌شود، در حالی که roof به سطح خارجی فوقانی ساختمان اشاره دارد. سقف داخلی می‌تواند ساده یا دارای تزئینات معماری نظیر گچ‌بری، نور مخفی، طاق‌نما و کناف‌کاری باشد. در معماری سنتی ایران، سقف‌ها اغلب دارای طرح‌های هندسی، نقاشی‌های اسلیمی یا مقرنس‌کاری بوده‌اند که نشان از مهارت و ذوق هنرمندان گذشته دارد.

در معماری نوین، سقف‌ها نقش موثری در بهینه‌سازی مصرف انرژی نیز دارند. استفاده از عایق‌های حرارتی در ساخت سقف، به حفظ دمای مطلوب داخل خانه کمک می‌کند و از اتلاف انرژی جلوگیری می‌نماید. افزون بر آن، سقف‌ها می‌توانند مجهز به سیستم‌های روشنایی، تهویه یا حتی پنل‌های خورشیدی باشند که جنبه‌های کارکردی سازه را افزایش می‌دهند. در خانه‌های هوشمند، سقف‌ها ممکن است به عناصر تعاملی نظیر نورپردازی متغیر یا سیستم‌های صوتی متصل شوند تا تجربه‌ای مدرن‌تر از فضای داخلی فراهم گردد.

علاوه بر کاربرد فیزیکی، واژه‌ی سقف در زبان فارسی و انگلیسی در معانی استعاری نیز کاربرد دارد. برای مثال، وقتی از «سقف درآمد» یا «سقف تحمل» سخن می‌گوییم، منظورمان بالاترین حد مجاز یا قابل قبول برای چیزی است. در اقتصاد، «سقف حقوق» به حداکثر مبلغ قابل پرداخت به کارکنان اشاره دارد. در روان‌شناسی نیز ممکن است از سقف به عنوان نمادی برای محدودیت‌های ذهنی یا روانی یاد شود.

سقف مفهومی است که از بنایی ساده در ساختار فیزیکی خانه تا استعاره‌ای پرمعنا در زبان و فرهنگ گسترش یافته است. چه به‌عنوان پناهگاهی بر سر، و چه به‌عنوان حد و مرزی در اندیشه یا عملکرد، سقف نقش تعیین‌کننده‌ای در نظم‌بخشی به فضا، معنا و تجربه انسانی دارد.

ارجاع به لغت سقف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سقف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سقف

لغات نزدیک سقف

پیشنهاد بهبود معانی