فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

کف به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

kaf

restraining, denial

palm, sole

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

insole, sock

floor, foot, bed

froth, foam, scum, lather

فلزکاری

dross

معماری apron

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کف

  1. مترادف:
    رویه سطح
  1. مترادف:
    کفه
  1. مترادف:
    بازداشتن نگه‌داشتن
  1. مترادف:
    برگردانیدن
  1. مترادف:
    خودداری نگهداری
  1. مترادف:
    اتقا

ارجاع به لغت کف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کف

لغات نزدیک کف

پیشنهاد بهبود معانی