با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

کف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

kaf
restraining, denial

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
palm, sole
insole, sock
floor, foot, bed
froth, foam, scum, lather
فلزکاری
dross
معماری apron
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کف

ارجاع به لغت کف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کف

لغات نزدیک کف

پیشنهاد بهبود معانی