آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴

    پوشش به انگلیسی

    معنی‌ها

    فونتیک فارسی / pooshesh /

    covering, mantle

    covering

    mantle

    camouflage

    camouflage

    ارتش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    coat

    coat

    ارتش
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد پوشش

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    تن‌پوش جامه لباس
    مترادف:
    استتار پرده جلباب حجاب حفاظ غاشیه غطا
    مترادف:
    حمایت محافظت مراقبت

    سوال‌های رایج پوشش

    پوشش به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «پوشش» در زبان انگلیسی به cover یا coverage ترجمه می‌شود.

    این واژه یکی از پرکاربردترین مفاهیم در زبان فارسی است که در زمینه‌های گوناگون از طبیعت و محیط گرفته تا علوم انسانی و حتی علوم مهندسی به‌کار می‌رود. پوشش در معنای اولیه‌ی خود به هر چیزی اطلاق می‌شود که سطح یا جسمی را بپوشاند و مانع از دیده‌شدن مستقیم یا آسیب‌پذیری آن گردد. این معنا گستره‌ای وسیع از مصادیق را شامل می‌شود؛ از برگ‌هایی که سطح زمین یا درخت را می‌پوشانند گرفته تا لباس‌هایی که بدن انسان را از عوامل بیرونی محافظت می‌کنند.

    پوشش در حوزه‌ی طبیعی، نقش مهمی در تعادل زیستی و حفاظت از منابع دارد. به‌عنوان مثال، پوشش گیاهی در هر منطقه، یکی از عناصر اصلی محیط زیست محسوب می‌شود که بر آب‌وهوا، کیفیت خاک، چرخه‌ی آب و حتی زندگی جانوران تأثیر مستقیم دارد. نبود یا کاهش این پوشش می‌تواند موجب فرسایش خاک، بروز سیل و تغییرات اقلیمی شود. از همین رو، دانشمندان محیط زیست، پوشش گیاهی را نه‌تنها یک پدیده‌ی طبیعی بلکه یک سرمایه‌ی حیاتی برای بقا و توسعه‌ی جوامع بشری به‌شمار می‌آورند.

    در زندگی روزمره‌ی انسان‌ها، پوشش بیش از هرچیز با لباس و پوشاک پیوند دارد. لباس نه‌تنها ابزاری برای محافظت از بدن در برابر گرما، سرما، یا آسیب‌های احتمالی است، بلکه ابعادی اجتماعی، فرهنگی و حتی هنری دارد. پوشش می‌تواند بازتابی از شخصیت فرد، شرایط اجتماعی، وضعیت اقتصادی و حتی گرایش‌های فکری او باشد. بنابراین، لباس به‌عنوان یکی از بارزترین مصادیق پوشش، هم کارکردی عملی دارد و هم کارکردی نمادین که جایگاه آن را در زندگی انسان بسیار برجسته می‌سازد.

    واژه‌ی پوشش در علوم ارتباطات نیز به معنای coverage یا همان گستره‌ی پوشش رسانه‌ای به‌کار می‌رود. در این معنا، پوشش به نحوه و میزان اطلاع‌رسانی رسانه‌ها درباره‌ی یک موضوع خاص اشاره دارد. برای مثال، وقتی گفته می‌شود پوشش رسانه‌ای یک رویداد گسترده بوده است، به این معناست که رسانه‌های گوناگون آن رویداد را با جزئیات فراوان گزارش کرده و آن را به اطلاع طیف وسیعی از مخاطبان رسانده‌اند. این کاربرد نشان می‌دهد که پوشش می‌تواند نقشی کلیدی در شکل‌گیری افکار عمومی و آگاهی جمعی ایفا کند.

    پوشش در حوزه‌ی فنی و مهندسی نیز به کار می‌رود و اغلب به لایه‌هایی اشاره دارد که برای محافظت یا زیبایی بر روی سطوح مختلف قرار داده می‌شوند. به‌عنوان مثال، پوشش‌های ضدزنگ برای محافظت از فلزات در برابر خوردگی استفاده می‌شوند یا پوشش‌های عایق برای جلوگیری از انتقال گرما و سرما به کار می‌روند. این نوع کاربرد واژه‌ی پوشش نشان می‌دهد که این مفهوم تا چه اندازه در حوزه‌های تخصصی نیز اهمیت دارد و نقشی کلیدی در پیشرفت فناوری و افزایش دوام و کیفیت مواد ایفا می‌کند.

    ارجاع به لغت پوشش

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «پوشش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پوشش

    لغات نزدیک پوشش

    • - پوشانه
    • - پوشبرگ
    • - پوشش
    • - پوشش ایمنی چهره
    • - پوشش برونی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.