protection, guarding, guardianship, custody, keeping, safeguarding, conservation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رگبرگ باعث محافظت در برابر نور شدید خورشید میشد.
The vein provided protection against the harsh sun.
محافظت از گنجینه اولویت اصلی پادشاهی بود.
The guarding of the treasure was a top priority for the kingdom.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «محافظت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محافظت