to house, to keep, to protect, to safeguard, to guard
to house
to keep
to protect
to safeguard
to guard
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دو نگهبان از گنجینه محافظت میکردند.
Two guards guarded the treasure.
یک چوپان ماهر میداند که چگونه از گوسفندان خود در برابر خطر محافظت کند.
A skilled shepherd knows how to protect his sheep from danger.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «محافظت کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محافظت کردن