گیاهشناسی sumac, sumach
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سماق یکی از اقلام سفرهی هفتسین است.
The sumac is one of the items in the Haft-Seen Table.
مقدار کمی سماق به سالادم اضافه کردم تا کمی ترش شود.
I added a sprinkle of sumach to my salad for a hint of tartness.
سماق و کباب
Sumac ana Kabaab
سماق مکیدن
to anticipate enthusiastically but with little hope of success
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «سماق» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سماق