آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

سکسکه کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / sekseke kardan /

to hiccup, to hiccough

to hiccup

to hiccough

دچار سکسکه شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

کودک بعداز خوردن شیر سکسکه کرد.

The baby hiccupped after drinking milk.

وسط ارائه‌ام سکسکه کردم.

I hiccupped in the middle of my presentation.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سکسکه کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سکسکه کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سکسکه کردن

لغات نزدیک سکسکه کردن

پیشنهاد بهبود معانی