آخرین به‌روزرسانی:

سکسی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / seksi /

sexual

مربوط به مسائل جنسی

این کتاب محتوای سکسی آشکاری دارد که ممکن است برای خوانندگان جوا‌ن‌تر مناسب نباشد.

The book contains explicit sexual content that may not be suitable for younger readers.

آن تبلیغ از تصویرسازی‌های سکسی برای جلب‌توجه و فروش محصولاتش استفاده کرد.

That advertisement used sexual imagery to attract attention and sell their product.

صفت
فونتیک فارسی / seksi /

sexy, erotic

شهوی، شهوت‌انگیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

رقص سکسی

sexy dance

او لبخندی سکسی داشت که باعث می‌شد همه‌ی دخترها شیفته‌اش شوند.

He had a sexy smile that made all the girls swoon.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

نمایشگاه هنری مجموعه‌ای از نقاشی‌های سکسی را به نمایش گذاشته بود.

The art exhibit showcased a collection of erotic paintings.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سکسی

  1. مترادف:
    صفت
  1. مترادف:
    شهوی جاذبه‌جنسی شهوت‌انگیز
  1. مترادف:
    الفیه شلفیه پورنو

ارجاع به لغت سکسی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سکسی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سکسی

لغات نزدیک سکسی

پیشنهاد بهبود معانی