۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

شعور به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / sho'oor /

common sense, consciousness, instinct, sense, reason, sanity

آگاهی، ادراک

ذره‌ای شعور

a grain of sense

شعور پیدا کردن

to come to one's senses

نمونه‌جمله‌های بیشتر

یک ذره شعور

a dram of common sense

اسم
فونتیک فارسی / sho'oor /

intelligence, understanding

عقل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

او آن را نوعی اهانت به عقل و شعور خود تلقی می‌کند.

He considers it an insult to his intelligence.

شعورش به او کمک کرد مسئله‌ی ریاضی پیچیده را حل کند.

His intelligence helped him solve the complex math problem.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شعور

  1. مترادف:
    آگاهی ادراک بینش خرد فهم
  1. مترادف:
    مخ
  1. مترادف:
    مدرک مشعر

ارجاع به لغت شعور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شعور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شعور

لغات نزدیک شعور

پیشنهاد بهبود معانی