آخرین به‌روزرسانی:

شنیداری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / shenidaari /

audio, aural, auditory, auricular, audio-

شنودی، سمعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

سیسم شنیداری مسئول پردازش موج‌های صدایی است که وارد گوش می‌شوند.

The auditory system is responsible for processing sound waves entering the ear.

یادگیرندگان شنیداری یادگیری از طریق شنیدن را به خواندن ترجیح می‌دهند.

Auditory learners prefer to process information through hearing rather than reading.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت شنیداری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شنیداری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شنیداری

لغات نزدیک شنیداری

پیشنهاد بهبود معانی