فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

طبخ کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله

پختن

فونتیک فارسی

tabkh kardan
فعل متعدی

to cook, to bake

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

در این رستوران نان را خودشان طبخ می‌کنند.

in this restaurant they bake their own bread

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طبخ کردن

  1. مترادف:
    پختن پخت کردن
  1. مترادف:
    آشپزی کردن غذا پختن

ارجاع به لغت طبخ کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طبخ کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طبخ کردن

لغات نزدیک طبخ کردن

پیشنهاد بهبود معانی