فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

عطر به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

بوی خوش

فونتیک فارسی

atr
اسم

scent, fragrance, aroma, odor, bouquet, redolence

عطر گل میخک اتاق را پر کرده بود.

The aroma of the clove filled the room.

عطر تند بلوچیز اتاق را پر کرده بود.

The pungent aroma of bleu cheese filled the room.

ماده‌ی خوشبو

فونتیک فارسی

atr
اسم

perfume, essence, perfumery, sachet, otto, cologne, attar, toilet water

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

رایحه‌ی عطر قوی و لذت‌بخش بود.

The scent of the perfume was rich and voluptuous.

عطر و گلاب قمصر معروف است.

The perfume and rose water of Ghamsar are famous.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عطر

  1. مترادف:
    بوی‌خوش رایحه شمیم نکهت

ارجاع به لغت عطر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عطر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عطر

لغات نزدیک عطر

پیشنهاد بهبود معانی