آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

عملی به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / amali /

practicable, artificial, requiring, surgical, operation, addictedto smoking opium

practicable

artificial

requiring

surgical

operation

addictedto smoking opium

hands-on

hands-on

آموزش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

عامیانه hophead

hophead

آموزش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عملی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت عملی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عملی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عملی

لغات نزدیک عملی

پیشنهاد بهبود معانی