unofficial, informal, casual
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جلسهی معارفهی غیررسمی برای سفیر جدید
an informal reception for the new ambassador
چیزی برای پوشیدن در مهمانی پیدا نکردم، بنابراین به یک دست لباس غیررسمی خانگی رضایت دادم.
I couldn't find anything to wear to the party, so I settled for a casual at-home dress.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «غیررسمی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/غیررسمی