آخرین به‌روزرسانی:

فریبکار به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / faribkaar /

crafty, cunning, deceitful, disingenuous, false, falsehearted, sinuous, slippery, sly, tortuous, wily

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فریبکار

  1. مترادف:
    حیله‌گر فریبنده محیل مخادع مکار شیاد شارلاتان غدار گول‌زن نیرنگ‌باز

ارجاع به لغت فریبکار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فریبکار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فریبکار

لغات نزدیک فریبکار

پیشنهاد بهبود معانی