deceitful, sly, crafty, foxy, guileful, cunning, trickster, calculating, deceptive, wily, tricky, shrewd, vulpine, conniving, dodgy, shifty, artful
deceitful
sly
crafty
foxy
guileful
cunning
trickster
calculating
deceptive
wily
tricky
shrewd
vulpine
conniving
dodgy
shifty
artful
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او مثل روباه مکار است.
He is cunning as a fox.
یک روباه مکار
a sly fox
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مکار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مکار