فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

فصد به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

رگزنی، خونگیری

فونتیک فارسی

fasd
اسم

phlebotomy, bloodletting, bleeding

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

فصد شیوه‌ای درمانی در دوران باستان بود.

Bloodletting was a common medical practice in ancient times.

دکتر برای فرونشاندن تب بیمار فصد را پیشنهاد کرد.

The doctor recommended bloodletting to relieve the patient's fever.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فصد

  1. مترادف:
    حجامت خونگیری رگزنی

ارجاع به لغت فصد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فصد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فصد

لغات نزدیک فصد

پیشنهاد بهبود معانی