to think, to reflect, believe, calculate, cerebrate, consider, judge, trow, trust, puzzle, ween
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
mull
عامیانه feel, figure, reckon
کلمهی «فکر کردن» در زبان انگلیسی به "thinking" یا فعل "to think" ترجمه میشود.
فکر کردن فرآیندی ذهنی است که طی آن فرد به تجزیه و تحلیل اطلاعات، بررسی مسائل، حل مشکلات یا تصمیمگیری میپردازد. این فعالیت ذهنی یکی از پایههای اصلی شناخت و هوش انسانی است و نقش کلیدی در زندگی روزمره، یادگیری، خلاقیت و پیشرفت دارد.
وقتی ما فکر میکنیم، مغز ما اطلاعات را از حافظه، محیط اطراف و تجربههای گذشته جمعآوری کرده و با یکدیگر ترکیب میکند تا به نتیجه یا راهحلی برسد.
این فرایند میتواند به صورتهای مختلفی صورت گیرد؛ گاهی به شکل منطقی و تحلیلی، گاهی به صورت شهودی و خلاقانه و گاهی هم به شکل تأملی و بازتابی.
فکر کردن نه تنها در حل مسائل پیچیده علمی و فنی کاربرد دارد، بلکه در تصمیمگیریهای روزمره مثل انتخاب مسیر زندگی، روابط اجتماعی، و حتی تفریحات نیز اهمیت دارد. افراد با توانایی تفکر عمیقتر معمولاً قدرت تصمیمگیری بهتر و حل مسألهی مؤثرتری دارند.
از نظر روانشناسی، فکر کردن بخشی از فرایندهای شناختی است و با دیگر فعالیتهای ذهنی مانند یادگیری، حافظه و توجه در ارتباط است. تمرین مداوم تفکر نقادانه و خلاقانه میتواند به رشد هوش هیجانی، افزایش تمرکز و بهبود عملکرد ذهنی کمک کند. به همین دلیل، آموزش مهارتهای تفکر یکی از اهداف مهم در آموزش و پرورش و توسعه فردی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فکر کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فکر کردن