۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

قاری به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ghaari /

reader, chanter, reciter

قرائت‌کننده

قاری اصلی گروه سرود صدایی قوی و پرطنین داشت.

The choir's main chanter had a powerful and resonant voice.

صدای زیبای قاری در سالن کنسرت طنین‌انداز شد.

The beautiful sound of the chanter echoed through the concert hall.

اسم
فونتیک فارسی / ghaari /

reader of Koran

قرائت‌کننده‌ی قرآن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

به عنوان یک قاری فهم و تفسیر آموزه‌های اسلام مهم است.

As a reader of the Koran, it is important to understand and interpret the teachings of Islam.

پسر جوان مشتاق بود قاری شود.

The young boy was eager to become a reader of Koran.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قاری

  1. مترادف:
    تلاوتگر خواننده قرآن‌خوان مقری

ارجاع به لغت قاری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قاری

لغات نزدیک قاری

پیشنهاد بهبود معانی