فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

قدمت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • کهنگی
  • فونتیک فارسی

    ghedmat
  • اسم
    antiquity, oldness, precedence, old age, ancientness, agedness, primordiality
    • - قدمت رسوم نوروزی

    • - the antiquity of Nowruz customs
    • - باستان‌شناسان اجسادی با قدمت متفاوت در این منطقه پیدا کردند.

    • - Archaeologists found bodies of varying antiquity in the area.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد قدمت

ارجاع به لغت قدمت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قدمت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قدمت

لغات نزدیک قدمت

پیشنهاد بهبود معانی