to place, to set, to appoint, to fix, to resolve, enter, fold, lay, leave, lodge, position, put, repose, rest, rig, settle, situate, station
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
عامیانه stick
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قرار دادن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قرار دادن