جانورشناسی carapace, chitin, shell
لاک یک لاک پشت دریایی
the shell of a sea turtle
لاک رنگارنگ حشره نور خورشید را گرفت.
The insect's colorful carapace caught the sunlight.
lac
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لاک اغلب در تولید رنگهای طبیعی استفاده میشود.
Lac is often used in the production of natural dyes.
متون باستانی استفاده از لاک را در فرهنگهای مختلف توصیف میکنند.
The ancient texts describe the uses of lac in various cultures.
آرایش و پیرایش nail polish, nail varnish
به ناخنهایش لاک صورتی روشن زد.
She applied a bright pink nail polish to her nails.
انواع لاک ناخن را خرید.
She bought a variety of nail polishes.
correction link
معلم همیشه یک شیشهی لاک غلطگیر را روی میزش نگه میداشت.
The teacher always kept a bottle of correction fluid on her desk.
من از لاک غلطگیر برای تصحیح اشتباه روی کاغذم استفاده کردم.
I used correction link to correct the mistake on my paper.
Locke, John
لاک فیلسوف برجستهی عصر روشنگری بود.
Locke was a prominent philosopher of the Enlightenment.
بسیاری از ایدهها در دموکراسی مدرن تحتتأثیر نوشتههای لاک هستند.
Many ideas in modern democracy are influenced by Locke’s writings.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «لاک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لاک