فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

لاک به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

سپر جانوران

فونتیک فارسی

laak
اسم

جانورشناسی carapace, chitin, shell

لاک یک لاک پشت دریایی

the shell of a sea turtle

لاک رنگارنگ حشره نور خورشید را گرفت.

The insect's colorful carapace caught the sunlight.

ماده‌ی رزینی سرخ‌رنگ

فونتیک فارسی

laak
اسم

lac

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

لاک اغلب در تولید رنگ‌های طبیعی استفاده می‌شود.

Lac is often used in the production of natural dyes.

متون باستانی استفاده از لاک را در فرهنگ‌های مختلف توصیف می‌کنند.

The ancient texts describe the uses of lac in various cultures.

ماده‌ی شیمیایی برای زیبایی ناخن‌ها

فونتیک فارسی

laak
اسم

آرایش و پیرایش nail polish, nail varnish

به ناخن‌هایش لاک صورتی روشن زد.

She applied a bright pink nail polish to her nails.

انواع لاک ناخن را خرید.

She bought a variety of nail polishes.

مایع سفید غلط‌گیری

فونتیک فارسی

laak
اسم

correction link

معلم همیشه یک شیشه‌ی لاک غلط‌گیر را روی میزش نگه می‌داشت.

The teacher always kept a bottle of correction fluid on her desk.

من از لاک غلط‌گیر برای تصحیح اشتباه روی کاغذم استفاده کردم.

I used correction link to correct the mistake on my paper.

نام فیلسوف انگلیسی

فونتیک فارسی

laak
اسم خاص

Locke, John

لاک فیلسوف برجسته‌ی عصر روشنگری بود.

Locke was a prominent philosopher of the Enlightenment.

بسیاری از ایده‌ها در دموکراسی مدرن تحت‌تأثیر نوشته‌های لاک هستند.

Many ideas in modern democracy are influenced by Locke’s writings.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لاک

  1. مترادف:
    پوسته پوشش جلد
  1. مترادف:
    سرخ قرمز
  1. مترادف:
    تغار لاوک

ارجاع به لغت لاک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لاک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لاک

لغات نزدیک لاک

پیشنهاد بهبود معانی