۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

ماجراجو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

علاقه‌مند به ماجراجویی

فونتیک فارسی

maajeraajoo, maajaaraajoo
اسم صفت
adventurous, adventurer, adventuress, adventuresome, adventurist, venturesome, errant, restless, soldier of fortune

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- او گردشگری ماجراجو است و همیشه به‌دنبال مقاصد جدید و مهیج است.

- She is an adventurous traveler, always seeking out new and exciting destinations.

- روحیه‌ی ماجراجو، او را به کشف سرزمین‌های ناشناخته هدایت کرد.

- The adventurer spirit led her to explore the uncharted territories.
ستیزه‌جو

فونتیک فارسی

maajeraajoo, maajaaraajoo
اسم صفت
swashbuckler, swashbuckling, quarrelsome, thuggish, troublemaker, rabble-rouser

- شوالیه‌ی ماجراجو با شجاعت در برابر شانس‌های نابرابر جنگید.

- The swashbuckler knight fought valiantly against overwhelming odds.

- کودک ماجراجو با شوخی‌هایش کلاس را مختل کرد.

- The troublemaker child disrupted the class with his antics.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ماجراجو

  1. مترادف:
    صفت
    متضاد:
    صلح‌جو
  1. مترادف:
    آشوب‌طلب بلواطلب بلوایی شربه‌پاکن شرطلب غوغاطلب فتنه‌جو

ارجاع به لغت ماجراجو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماجراجو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ماجراجو

لغات نزدیک ماجراجو

پیشنهاد بهبود معانی