آخرین به‌روزرسانی:

ماک به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

آغوز، فله، زهک (مایعی مترشحه از سینه قبل‌از آزاد شدن شیر مادر توسط انسان، گاو و سایر پستانداران است.)

فونتیک فارسی

maak
اسم

beestings, colostrum

کشاورز ماک را از گاوها برای تهیه‌ی پنیر جمع‌آوری کرد.

The farmer collected the beestings from the cows for making cheese.

ماک سرشار از آنتی‌بادی‌ها و مواد مغذی ضروری برای نوزادان است.

Colostrum is rich in antibodies and essential nutrients for newborns.

ماخ (دانشمندی اتریشی)

فونتیک فارسی

maak
اسم خاص

March, Ernst

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

ایده‌های ماک انقلابی در زمینه‌های فلسفه و فیزیک ایجاد کرد.

March's ideas revolutionized the fields of philosophy and physics.

ماک به‌خاطر مشارکت‌های پیشگامانه‌اش در فلسفه و فیزیک شناخته شده بود.

March was known for his groundbreaking contributions to both philosophy and physics.

عدد ماخ (نشان‌دهنده‌ی میزان سرعت یک جسم نسبت به سرعت صوت است.)

فونتیک فارسی

maak
اسم مخفف

Mach number, Mach

هلیکوپتر به ماک ۲ رسید.

The helicopter reached a March number of 2.

ماک بالا می‌تواند باعث غرش صوتی شود.

A high March number can cause a sonic boom.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ماک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ماک

لغات نزدیک ماک

پیشنهاد بهبود معانی