آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

مجبور کردن به انگلیسی

معنی‌ها

coerce, compel, constrain, dragoon, force, oblige, whip

coerce

compel

constrain

dragoon

force

oblige

whip

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

عامیانه sandbag

sandbag

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مجبور کردن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت مجبور کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مجبور کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مجبور کردن

لغات نزدیک مجبور کردن

پیشنهاد بهبود معانی