فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مزلف به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

خودآرا

فونتیک فارسی

mozallaf
صفت

long-haired, teddy boy, gigolo, catamite

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او به مزلف بودن شهرت دارد.

He had a reputation for being a gigolo.

پسر مزلف با چنان مهارتی گیتار نواخت که تماشاچیان مسحور شدند.

The long-haired boy played the guitar with such skill that the audience was mesmerized.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مزلف

  1. مترادف:
    صفت
  1. مترادف:
    زلف‌دار زلفی
  1. مترادف:
    ژیگولو
  1. مترادف:
    قرتی بچه‌قرتی

ارجاع به لغت مزلف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مزلف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مزلف

لغات نزدیک مزلف

پیشنهاد بهبود معانی