possession, colony, dominion
possession
colony
dominion
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
امپراتوری بریتانیا بهدنبال افزایش مستملکات خود بود.
The British Empire sought to increase its possessions.
طولی نکشید این مستملکه به جامعهای پررونق با فرهنگ منحصربهفرد خود تبدیل شد.
The colony soon grew into a thriving community with its own unique culture.
کلمهی «مستملکه» در زبان انگلیسی به Colony ترجمه میشود.
«مستملکه» به سرزمینی اطلاق میشود که تحت سلطه، اداره یا نفوذ یک قدرت خارجی قرار گرفته و استقلال سیاسی و اقتصادی خود را از دست داده باشد. در چنین حالتی، سرزمین مستملکه معمولاً به صورت مستقیم یا غیرمستقیم توسط دولت استعمارگر اداره میشود و منابع، نیروی کار و موقعیت جغرافیایی آن در راستای منافع کشور مسلط مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. این مفهوم، ریشه در تاریخ روابط میان کشورها و گسترش قدرتهای بزرگ به مناطق دورتر دارد.
از منظر تاریخی، بسیاری از سرزمینها در نقاط مختلف جهان به عنوان مستملکه شناخته شدهاند. قدرتهای بزرگ در دورههای مختلف تاریخ، با توسعهی قدرت نظامی یا نفوذ سیاسی، سرزمینهای دورافتاده را تحت سلطه خود درآوردند. این مستملکهها اغلب به منابع طبیعی غنی مجهز بودند و از منظر استراتژیک نیز اهمیت زیادی داشتند. به همین دلیل، ایجاد مستملکه یکی از ابزارهای اصلی گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی دولتها محسوب میشد.
از نظر ساختار سیاسی و اداری، مستملکهها معمولاً توسط نمایندگان یا کارگزاران کشور استعمارگر اداره میشدند. این نمایندگان به عنوان واسطهای میان سرزمین اصلی و سرزمین تحت سلطه عمل میکردند. در بسیاری موارد، قوانین، زبان و حتی شیوههای فرهنگی کشور استعمارگر بر مردم بومی تحمیل میشد. این فرآیند باعث میشد که هویت فرهنگی و اجتماعی مردمان مستملکه تحت تأثیر قرار گیرد و در بسیاری موارد تغییرات بنیادینی در زندگی آنان پدید آید.
از جنبهی اقتصادی، مستملکهها عمدتاً منبعی برای تأمین مواد اولیه و بازار مصرف برای قدرتهای استعمارگر بودند. منابع طبیعی همچون فلزات گرانبها، محصولات کشاورزی و نیروی کار ارزان، از مستملکهها استخراج یا بهرهبرداری میشد و سود آن عمدتاً به کشور مسلط بازمیگشت. این امر سبب ایجاد نابرابریهای اقتصادی گسترده میان سرزمین اصلی و سرزمین مستملکه میشد و توسعهی بومی را با مشکل مواجه میکرد.
در معنای استعاری و امروزی، واژهی «مستملکه» گاهی برای اشاره به موقعیتها یا روابطی به کار میرود که در آنها یک گروه یا نهاد به شدت تحت نفوذ یا وابستگی گروه یا نهادی دیگر قرار دارد. به این معنا، «مستملکه» نماد سلطه، وابستگی و فقدان استقلال است. این واژه نه تنها بار تاریخی و سیاسی دارد، بلکه به عنوان مفهومی فرهنگی و اجتماعی نیز مورد استفاده قرار میگیرد و پیامی از نابرابری و سلطهپذیری را در خود جای داده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مستملکه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مستملکه