آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۶ مهر ۱۴۰۴

    مستملکه به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / mostamlake /

    possession, colony, dominion

    possession

    colony

    dominion

    کشور مستعمره

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    امپراتوری بریتانیا به‌دنبال افزایش مستملکات خود بود.

    The British Empire sought to increase its possessions.

    طولی نکشید این مستملکه به جامعه‌ای پررونق با فرهنگ منحصربه‌فرد خود تبدیل شد.

    The colony soon grew into a thriving community with its own unique culture.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج مستملکه

    مستملکه به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «مستملکه» در زبان انگلیسی به Colony ترجمه می‌شود.

    «مستملکه» به سرزمینی اطلاق می‌شود که تحت سلطه، اداره یا نفوذ یک قدرت خارجی قرار گرفته و استقلال سیاسی و اقتصادی خود را از دست داده باشد. در چنین حالتی، سرزمین مستملکه معمولاً به صورت مستقیم یا غیرمستقیم توسط دولت استعمارگر اداره می‌شود و منابع، نیروی کار و موقعیت جغرافیایی آن در راستای منافع کشور مسلط مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. این مفهوم، ریشه در تاریخ روابط میان کشورها و گسترش قدرت‌های بزرگ به مناطق دورتر دارد.

    از منظر تاریخی، بسیاری از سرزمین‌ها در نقاط مختلف جهان به عنوان مستملکه شناخته شده‌اند. قدرت‌های بزرگ در دوره‌های مختلف تاریخ، با توسعه‌ی قدرت نظامی یا نفوذ سیاسی، سرزمین‌های دورافتاده را تحت سلطه خود درآوردند. این مستملکه‌ها اغلب به منابع طبیعی غنی مجهز بودند و از منظر استراتژیک نیز اهمیت زیادی داشتند. به همین دلیل، ایجاد مستملکه یکی از ابزارهای اصلی گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی دولت‌ها محسوب می‌شد.

    از نظر ساختار سیاسی و اداری، مستملکه‌ها معمولاً توسط نمایندگان یا کارگزاران کشور استعمارگر اداره می‌شدند. این نمایندگان به عنوان واسطه‌ای میان سرزمین اصلی و سرزمین تحت سلطه عمل می‌کردند. در بسیاری موارد، قوانین، زبان و حتی شیوه‌های فرهنگی کشور استعمارگر بر مردم بومی تحمیل می‌شد. این فرآیند باعث می‌شد که هویت فرهنگی و اجتماعی مردمان مستملکه تحت تأثیر قرار گیرد و در بسیاری موارد تغییرات بنیادینی در زندگی آنان پدید آید.

    از جنبه‌ی اقتصادی، مستملکه‌ها عمدتاً منبعی برای تأمین مواد اولیه و بازار مصرف برای قدرت‌های استعمارگر بودند. منابع طبیعی همچون فلزات گران‌بها، محصولات کشاورزی و نیروی کار ارزان، از مستملکه‌ها استخراج یا بهره‌برداری می‌شد و سود آن عمدتاً به کشور مسلط بازمی‌گشت. این امر سبب ایجاد نابرابری‌های اقتصادی گسترده میان سرزمین اصلی و سرزمین مستملکه می‌شد و توسعه‌ی بومی را با مشکل مواجه می‌کرد.

    در معنای استعاری و امروزی، واژه‌ی «مستملکه» گاهی برای اشاره به موقعیت‌ها یا روابطی به کار می‌رود که در آن‌ها یک گروه یا نهاد به شدت تحت نفوذ یا وابستگی گروه یا نهادی دیگر قرار دارد. به این معنا، «مستملکه» نماد سلطه، وابستگی و فقدان استقلال است. این واژه نه تنها بار تاریخی و سیاسی دارد، بلکه به عنوان مفهومی فرهنگی و اجتماعی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد و پیامی از نابرابری و سلطه‌پذیری را در خود جای داده است.

    ارجاع به لغت مستملکه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مستملکه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مستملکه

    لغات نزدیک مستملکه

    • - مستملک
    • - مستملکات
    • - مستملکه
    • - مستمند
    • - مستمند کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین کردن وهله
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.