آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

مشتاق به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / moshtaagh /

eager, willing, desirous, interested, zealous, keen, intent, enthusiastic, ready, solicitous, aspirant, impatient, athirst, agog, avid, gung-ho, ardent, crazy, fain

eager

willing

desirous

interested

zealous

keen

intent

enthusiastic

ready

solicitous

aspirant

impatient

athirst

agog

avid

gung-ho

ardent

crazy

fain

علاقمند، راغب

مشتاق دیدار او

desirous of meeting her

همه‌ی آن‌ها مشتاق ملاقات همسایه‌ی جدید بودند.

They were all eager to meet the new neighbor.

white-hot

white-hot

بسیار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مشتاق

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:

ارجاع به لغت مشتاق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مشتاق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مشتاق

لغات نزدیک مشتاق

پیشنهاد بهبود معانی