آخرین به‌روزرسانی:

مشتریان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم جمع
فونتیک فارسی / moshtariyaan /

clienteles, clients, customers, patrons, buyers, purchasers

خریداران، ارباب‌رجوع‌ها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

ورود و خروج مشتریان

the entrance and issue of customers

فروشنده یخچال را به مشتریان نشان داد.

The salesman demonstrated the refrigerator to buyers.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت مشتریان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مشتریان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مشتریان

لغات نزدیک مشتریان

پیشنهاد بهبود معانی