آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

مصمم به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / mosammam /

determined, resolved, decided, bent, resolute, firm, decisive, steadfast, set, strong-willed, strong-minded, grim, uncompromising, manful, intent, purposeful, single-minded, foursquare, unbending, unwavering

determined

resolved

decided

bent

resolute

firm

decisive

steadfast

set

strong-willed

strong-minded

grim

uncompromising

manful

intent

purposeful

single-minded

foursquare

unbending

unwavering

باعزم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

آنان مصمم بودند و هیچ‌چیز نمی‌توانست آن‌ها را دل‌سرد کند.

They were determined and nothing would daunt them.

او مصمم بود موفق شود.

He was bent on success.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مصمم

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
باعزم پراستقامت قاطع
متضاد:

ارجاع به لغت مصمم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مصمم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مصمم

لغات نزدیک مصمم

پیشنهاد بهبود معانی