فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مظفر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فاتح، پیروز

فونتیک فارسی

mozaffar
صفت

ادبی victorious, winning, victor, triumphant

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

ارتش مظفر در شهر رژه رفت.

The victorious army marched through the city.

رهبر مظفر جمعیت را مورد خطاب قرار داد و با سخنانی مملو از امید و دلگرمی به آنان انگیزه داد.

The triumphant leader addressed the crowd, inspiring them with his words of hope and encouragement.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مظفر

  1. مترادف:
    پیروز پیروزمند ظفرمند ظفریافته غالب فاتح فیروزمند کامیاب
    متضاد:
    مغلوب مقهور

ارجاع به لغت مظفر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مظفر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مظفر

لغات نزدیک مظفر

پیشنهاد بهبود معانی