oppressed, underdog, harried, harassed, tyrannized
بله آنها مظلوماند
Yes, they are the underdog
بچهها خیلی مظلوم بودند
The children were so tyrannized
obedient, harmless, submissive, meek, compliant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او زنی مظلوم است
She is an obedient woman
سگش خیلی مظلوم است
His dog is very obedient
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مظلوم» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مظلوم