آیکن بنر

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف پاییزی «اشتراک هوش مصنوعی»

فقط تا ۴ مهر - تا ٪۵۰ تخفیف هوش مصنوعی

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

معاشقه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / mo'aasheghe /

lovemaking, wooing, fondling, courting, sexual intercourse, caressing, necking, making out

lovemaking

wooing

fondling

courting

sexual intercourse

caressing

necking

making out

عشق‌بازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

آن‌ها از یک شب معاشقه زیر ستاره‌ها لذت بردند.

They enjoyed a night of lovemaking under the stars.

او خوشی را در هنر معاشقه با دوست‌پسرش یافت.

She found joy in the art of lovemaking with her boyfriend.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد معاشقه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
تجمش عشقبازی عشق‌ورزی معاشقت مغازله ملاعبه مهرورزی
مترادف:
عشقبازی کردن مهر ورزیدن

ارجاع به لغت معاشقه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «معاشقه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/معاشقه

لغات نزدیک معاشقه

پیشنهاد بهبود معانی