آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴

    معمولی به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    صفت
    فونتیک فارسی / ma'mooli /

    ordinary, usual, commonplace, standard, regulation, stock, common, wonted, accustomed, mediocre, natural, indifferent, plain, unspectacular, mundane, workaday, middling, routine, regular, normal, everyday, garden-variety, run-of-the-mill

    ordinary

    usual

    commonplace

    standard

    regulation

    stock

    common

    wonted

    accustomed

    mediocre

    natural

    indifferent

    plain

    unspectacular

    mundane

    workaday

    middling

    routine

    regular

    normal

    everyday

    garden-variety

    run-of-the-mill

    رایج، عادی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    مسائل معمولی زندگی در یک شهر بزرگ

    the everyday problems of living in a big town

    شاعری معمولی

    a garden-variety poet

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    سرماخوردگی معمولی

    the common cold

    تلفظ معمولی

    normal pronunciation

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد معمولی

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    رایج عادی متداول متعارف مرسوم مستعمل
    متضاد:
    خاص نامتعارف
    مترادف:
    پیش‌پاافتاده عام مبتذل

    سوال‌های رایج معمولی

    معمولی به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «معمولی» در زبان انگلیسی به ordinary ترجمه می‌شود.

    واژه‌ی «معمولی» به پدیده‌ها، افراد یا شرایطی اشاره دارد که ویژگی خاص، استثنائی یا چشم‌گیری ندارند و در محدوده‌ی معیارها و هنجارهای رایج قرار می‌گیرند. وقتی چیزی را «معمولی» می‌نامیم، در واقع آن را در زمره‌ی امور روزمره و رایج می‌دانیم؛ امری که توجه ویژه‌ای برنمی‌انگیزد اما در عین حال می‌تواند بخشی اساسی از زندگی روزمره‌ی ما باشد. در بسیاری از موقعیت‌ها، صفت «معمولی» معنایی خنثی دارد و نه مثبت است و نه منفی، بلکه صرفاً بر نبودِ تمایز چشم‌گیر دلالت دارد.

    در توصیف انسان‌ها، صفت «معمولی» می‌تواند به ظاهری ساده، رفتارهایی قابل پیش‌بینی یا سبک زندگی‌ای اشاره داشته باشد که از پیچیدگی یا ویژگی‌های برجسته به دور است. با این حال، معنای این واژه بسته به زمینه‌ی استفاده ممکن است تغییر کند. برای مثال، گاه «معمولی بودن» نشانه‌ای از فروتنی، سادگی و نزدیکی به مردم تلقی می‌شود، در حالی که در زمینه‌های دیگر ممکن است به‌عنوان نوعی یکنواختی یا بی‌تفاوتی قلمداد شود. بنابراین، برداشت مخاطب از این واژه، همواره به بافت زبانی و فرهنگی‌ای بستگی دارد که در آن به کار می‌رود.

    در فرهنگ مصرف‌گرای امروز که تمرکز فراوانی بر تمایز، خاص بودن و دیده شدن وجود دارد، صفت «معمولی» گاه بار معنایی منفی به خود می‌گیرد. بسیاری از افراد در تلاش‌اند تا از این برچسب دوری کنند و خود را متفاوت یا منحصر‌به‌فرد معرفی کنند. اما از سوی دیگر، برخی از جوامع یا افراد سادگی و بی‌تکلفی را ارزش می‌نهند و از «معمولی بودن» به‌عنوان نوعی اصالت و نزدیکی به واقعیت زندگی یاد می‌کنند.

    از منظر زبان‌شناسی، واژه‌ی «معمولی» می‌تواند با واژه‌هایی مانند «ساده»، «عادی» یا «متداول» نیز هم‌معنی باشد، اما هرکدام از این کلمات بار معنایی و کاربرد خاص خود را دارند. برای نمونه، «عادی» بیش‌تر بر وضعیت نرمال یا بدون مشکل تأکید دارد، در حالی که «معمولی» بیش‌تر به نبود ویژگی منحصر‌به‌فرد اشاره دارد. این تفاوت‌های ظریف معنایی در ترجمه و استفاده‌ی دقیق از واژه‌ها نقش مهمی ایفا می‌کند.

    در طراحی، معماری، مد و حتی آشپزی نیز از صفت «معمولی» برای توصیف طرح‌ها یا طعم‌هایی استفاده می‌شود که از ساختارهای شناخته‌شده پیروی می‌کنند و در آن‌ها خلاقیت یا نوآوری خاصی به چشم نمی‌خورد. با این حال، همین «معمولی بودن» در بسیاری از مواقع به معنای قابل اعتماد بودن، دسترس‌پذیری و راحتی نیز هست؛ ویژگی‌هایی که بسیاری از افراد در انتخاب‌های روزانه‌ی خود آن‌ها را ترجیح می‌دهند.

    ارجاع به لغت معمولی

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «معمولی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/معمولی

    لغات نزدیک معمولی

    • - معمول‌به
    • - معمولا
    • - معمولی
    • - معمولی بودن
    • - معنا
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.