آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

معمولی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / ma'mooli /

ordinary, usual, commonplace, standard, regulation, stock, common, wonted, accustomed, mediocre, natural, indifferent, plain, unspectacular, mundane, workaday, middling, routine, regular, normal, everyday, garden-variety, run-of-the-mill

ordinary

usual

commonplace

standard

regulation

stock

common

wonted

accustomed

mediocre

natural

indifferent

plain

unspectacular

mundane

workaday

middling

routine

regular

normal

everyday

garden-variety

run-of-the-mill

رایج، عادی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

مسائل معمولی زندگی در یک شهر بزرگ

the everyday problems of living in a big town

شاعری معمولی

a garden-variety poet

نمونه‌جمله‌های بیشتر

سرماخوردگی معمولی

the common cold

تلفظ معمولی

normal pronunciation

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد معمولی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
پیش‌پاافتاده عام مبتذل

سوال‌های رایج معمولی

معمولی به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «معمولی» در زبان انگلیسی به ordinary ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «معمولی» به پدیده‌ها، افراد یا شرایطی اشاره دارد که ویژگی خاص، استثنائی یا چشم‌گیری ندارند و در محدوده‌ی معیارها و هنجارهای رایج قرار می‌گیرند. وقتی چیزی را «معمولی» می‌نامیم، در واقع آن را در زمره‌ی امور روزمره و رایج می‌دانیم؛ امری که توجه ویژه‌ای برنمی‌انگیزد اما در عین حال می‌تواند بخشی اساسی از زندگی روزمره‌ی ما باشد. در بسیاری از موقعیت‌ها، صفت «معمولی» معنایی خنثی دارد و نه مثبت است و نه منفی، بلکه صرفاً بر نبودِ تمایز چشم‌گیر دلالت دارد.

در توصیف انسان‌ها، صفت «معمولی» می‌تواند به ظاهری ساده، رفتارهایی قابل پیش‌بینی یا سبک زندگی‌ای اشاره داشته باشد که از پیچیدگی یا ویژگی‌های برجسته به دور است. با این حال، معنای این واژه بسته به زمینه‌ی استفاده ممکن است تغییر کند. برای مثال، گاه «معمولی بودن» نشانه‌ای از فروتنی، سادگی و نزدیکی به مردم تلقی می‌شود، در حالی که در زمینه‌های دیگر ممکن است به‌عنوان نوعی یکنواختی یا بی‌تفاوتی قلمداد شود. بنابراین، برداشت مخاطب از این واژه، همواره به بافت زبانی و فرهنگی‌ای بستگی دارد که در آن به کار می‌رود.

در فرهنگ مصرف‌گرای امروز که تمرکز فراوانی بر تمایز، خاص بودن و دیده شدن وجود دارد، صفت «معمولی» گاه بار معنایی منفی به خود می‌گیرد. بسیاری از افراد در تلاش‌اند تا از این برچسب دوری کنند و خود را متفاوت یا منحصر‌به‌فرد معرفی کنند. اما از سوی دیگر، برخی از جوامع یا افراد سادگی و بی‌تکلفی را ارزش می‌نهند و از «معمولی بودن» به‌عنوان نوعی اصالت و نزدیکی به واقعیت زندگی یاد می‌کنند.

از منظر زبان‌شناسی، واژه‌ی «معمولی» می‌تواند با واژه‌هایی مانند «ساده»، «عادی» یا «متداول» نیز هم‌معنی باشد، اما هرکدام از این کلمات بار معنایی و کاربرد خاص خود را دارند. برای نمونه، «عادی» بیش‌تر بر وضعیت نرمال یا بدون مشکل تأکید دارد، در حالی که «معمولی» بیش‌تر به نبود ویژگی منحصر‌به‌فرد اشاره دارد. این تفاوت‌های ظریف معنایی در ترجمه و استفاده‌ی دقیق از واژه‌ها نقش مهمی ایفا می‌کند.

در طراحی، معماری، مد و حتی آشپزی نیز از صفت «معمولی» برای توصیف طرح‌ها یا طعم‌هایی استفاده می‌شود که از ساختارهای شناخته‌شده پیروی می‌کنند و در آن‌ها خلاقیت یا نوآوری خاصی به چشم نمی‌خورد. با این حال، همین «معمولی بودن» در بسیاری از مواقع به معنای قابل اعتماد بودن، دسترس‌پذیری و راحتی نیز هست؛ ویژگی‌هایی که بسیاری از افراد در انتخاب‌های روزانه‌ی خود آن‌ها را ترجیح می‌دهند.

ارجاع به لغت معمولی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «معمولی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/معمولی

لغات نزدیک معمولی

پیشنهاد بهبود معانی