eccentric, uncommon, spacy, spacey, out of the ordinary, batty
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
رفتار نامتعارفش درک او را برای دیگران سخت میکرد.
His eccentric behavior made it difficult for others to understand him.
سلیقهی نامتعارف
an eccentric taste
علیرغم شخصیت نامتعارفش بسیار مستعد بود.
Despite her eccentric personality, she was incredibly talented.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نامتعارف» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نامتعارف