فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مقطع به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

محل قطع‌شدگی

فونتیک فارسی

'maghta
اسم

section, cut, longitudinal section, profile, cross section

برای بررسی ساقه‌ی گیاه را به‌صورت مقطع بریدن

to section a plant stem for examination

لطفاً برای تحلیل جزئی به مقطع آخر گزارش رجوع کنید.

Please turn to the last section of the report for a detailed analysis.

آخرین بیت شعر

فونتیک فارسی

'maghta
اسم

ادبیات the last line of a poem

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

استاد از دانشجویانش خواست معنی مقطع را تحلیل کنند.

The professor asked his students to analyze the meaning behind the last line of the poem.

مقطع معمولاً معنای عمیقی دارد.

The last line of a poem can often hold profound meaning.

بریده‌شده

فونتیک فارسی

'moghatta
صفت

cut-to-pieces, interrupted, scanned, stoccado

حروف مقطع

letters which cannot be jointed

حرکات مقطع

stoccado movements

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مقطع

  1. مترادف:
    سیلاب هجا
    متضاد:
    مطلع
  1. مترادف:
    بیت‌آخر (غزل قصیده)
  1. مترادف:
    برشگاه محل قطع
  1. مترادف:
    مرحله برهه

ارجاع به لغت مقطع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مقطع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مقطع

لغات نزدیک مقطع

پیشنهاد بهبود معانی