فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

موبایل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • تلفن همراه
  • فونتیک فارسی

    mobaayl
  • اسم
    mobile phone, cellphone, cellular phone
    • - موبایلتان را خاموش کنید. کنسرت در آستانه‌ی شروع شدن است.

    • - Turn off your phone. The concert is about to start.
    • - شارژر موبایلش را فراموش کرد.

    • - He forgot the charger for his mobile phone.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد موبایل

ارجاع به لغت موبایل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «موبایل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/موبایل

لغات نزدیک موبایل

پیشنهاد بهبود معانی