آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

مودی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / movaddi /

payer, challenger

payer

challenger

پرداخت‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

مودی مسئول پرداخت به‌موقع فاکتور است.

The payer is responsible for settling the invoice on time.

مودی باوجود شرایط سخت، از تسلیم شدن خودداری کرد.

The challenger refused to give up despite the difficult circumstances.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مودی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
پرداخت‌کننده تادیه‌کننده

ارجاع به لغت مودی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مودی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مودی

لغات نزدیک مودی

پیشنهاد بهبود معانی