آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

میدان دید به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / meydaane did /

field of view, field of vision, visibility

field of view

field of vision

visibility

وسعت جهان قابل مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

مه میدان دید را محدود کرده است.

Fog has restricted visibility.

حسگرهای محیطی، حرکت را در خارج از میدان دید اصلی تشخیص می‌دهند.

Peripheral sensors detect motion outside the main field of view.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت میدان دید

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «میدان دید» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/میدان دید

لغات نزدیک میدان دید

پیشنهاد بهبود معانی