آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

ناطق به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / naategh /

speaker, orator, lecturer

speaker

orator

lecturer

سخنران

او برای بهتر شنیدن سر خود را به سوی ناطق خم کرد.

He inclined his head toward the speaker in order to hear better.

جمله‌های روان آن ناطق زبردست

the smooth sentences of that skillful speaker

صفت
فونتیک فارسی / naategh /

speaking, talking, endowed with speech

speaking

talking

endowed with speech

دارای توانایی صحبت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

طوطی ناطق هر کلمه‌ای را که ما می‌گفتیم، تکرار می‌کرد.

The talking parrot repeated every word we said.

ساعت ناطق

the talking clock

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ناطق

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت ناطق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناطق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ناطق

لغات نزدیک ناطق

پیشنهاد بهبود معانی