آخرین به‌روزرسانی:

نامجو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

طالب مقام، جویای نام و شهرت

فونتیک فارسی

naamjoo
صفت

ambitious, seeking fame

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

جان تاجری نامجو است که خیال دارد شرکتش را در سراسر دنیا توسعه دهد.

John is an ambitious businessman who dreams of expanding his company globally.

فریبا همیشه دانش‌آموز نامجویی بوده است و تلاش می‌کند بالاترین نمرات ممکن را بگیرد.

Fariba has always been an ambitious student, striving to achieve the highest grades possible.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نامجو

  1. مترادف:
    جاه‌طلب شهرت‌خواه شهرت‌طلب نامخواه

ارجاع به لغت نامجو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نامجو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نامجو

لغات نزدیک نامجو

پیشنهاد بهبود معانی