فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

نوآوری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ابداع، ابتکار

فونتیک فارسی

nõ'aavari
اسم

innovation, neologism, coinage, novelty, invention, coining, initiative, neology, novation, neoterism

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

این نوآوری برایش شهرت و ثروت آورد.

This innovation brought him fame and fortune.

برگر گیاهی یک نوآوری است.

The vegetarian burger is an innovation.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نوآوری

  1. مترادف:
    ابتکار ابداع اختراع بدعت نوآفرینی

ارجاع به لغت نوآوری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نوآوری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نوآوری

لغات نزدیک نوآوری

پیشنهاد بهبود معانی