آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

نوآوری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / nõ'aavari /

innovation, neologism, coinage, novelty, invention, coining, initiative, neology, novation, neoterism

innovation

neologism

coinage

novelty

invention

coining

initiative

neology

novation

neoterism

ابداع، ابتکار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

این نوآوری برایش شهرت و ثروت آورد.

This innovation brought him fame and fortune.

برگر گیاهی یک نوآوری است.

The vegetarian burger is an innovation.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نوآوری

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

سوال‌های رایج نوآوری

نوآوری به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «نوآوری» در زبان انگلیسی به innovation ترجمه می‌شود.

«نوآوری» مفهومی ژرف و چندوجهی است که به معنای پدید آوردن چیزی تازه، خلق راه‌حل جدید، یا به‌کارگیری ایده‌ای خلاقانه برای بهبود یک فرایند، محصول، یا خدمت موجود است. نوآوری فراتر از صرفاً «ابداع» یا «اختراع» است؛ چراکه می‌تواند ترکیبی از دانسته‌های قبلی با نگاهی تازه باشد. به عبارتی دیگر، نوآوری همواره نیازمند خلاقیت، شناخت مسئله و جسارت در شکستن چارچوب‌های رایج است.

در دنیای امروز، نوآوری نیروی محرکه‌ی اصلی رشد اقتصادی، پیشرفت فناوری، و تحول اجتماعی به‌شمار می‌رود. شرکت‌ها، سازمان‌ها، و حتی جوامعی که به نوآوری بها می‌دهند، معمولاً پویاتر، رقابت‌پذیرتر و سازگارتر با تغییرات جهانی هستند. در بسیاری از صنایع، نوآوری تنها راه بقا در بازارهای پرشتاب و متغیر محسوب می‌شود. کسب‌وکارهایی که نتوانند خود را به‌روزرسانی کنند و ایده‌های نو به کار ببرند، خیلی زود از رقابت عقب می‌مانند.

با این حال، نوآوری تنها محدود به صنعت و فناوری نیست. در هنر، آموزش، پزشکی، کشاورزی، سیاست‌گذاری عمومی، و حتی روابط انسانی نیز نوآوری نقشی حیاتی دارد. یک روش تدریس نوآورانه می‌تواند جان تازه‌ای به یادگیری ببخشد. یک راهکار خلاقانه در حل بحران‌های اجتماعی یا زیست‌محیطی ممکن است مسیر آینده‌ی یک جامعه را تغییر دهد. نوآوری، به همین معنا، عمل هوشمندانه‌ی انسان در مواجهه با مسائل پیچیده و نیازهای رو‌به‌تغییر است.

فرایند نوآوری معمولاً شامل چند مرحله است: نخست مشاهده‌ی دقیق و شناخت مسئله یا نیاز، سپس تولید ایده‌های خلاقانه، پس از آن آزمایش یا نمونه‌سازی، و در نهایت، پیاده‌سازی عملی و ارزیابی تأثیر. این مسیر، اغلب با ریسک همراه است؛ چراکه هر نوآوری تضمینی برای موفقیت ندارد. اما درست در همین‌جاست که قدرت واقعی نوآوری پدیدار می‌شود: در توانایی آزمون، شکست، یادگیری و تکرار. نوآوری واقعی از دل تجربه و شجاعتِ مواجهه با ناشناخته‌ها شکل می‌گیرد.

از دیدگاه فرهنگی و انسانی، نوآوری نمایانگر روحیه‌ی کاوش‌گر، پرسش‌گر و خستگی‌ناپذیر انسان است. در تاریخ تمدن بشر، هر گام بزرگ – از اختراع چرخ تا اینترنت – حاصل یک یا چند نوآوری بوده است. آنچه تمدن ما را از ایستایی و رکود نجات داده، همین میل سیری‌ناپذیر به بهتر شدن و تازه دیدن است.

«نوآوری» تنها یک ابزار برای توسعه نیست؛ بلکه نگرشی است به جهان. نوآوری یعنی باور به امکان دگرگونی، جست‌وجوی راه‌های تازه و باز نکردن چتر عادت در برابر باران تغییر. آن‌که نوآور است، همواره در حال زیستن در آینده‌ای است که دیگران هنوز به آن نرسیده‌اند.

ارجاع به لغت نوآوری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نوآوری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نوآوری

لغات نزدیک نوآوری

پیشنهاد بهبود معانی