قدیمی return, relapse, recrudescence
return
relapse
recrudescence
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نکس بیماری
illness's recrudescence
او درخواست نکس برای محصول معیوب داد.
She requested a return for the defective product.
نکس کردن
to relapse
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نکس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نکس