همچنین میتوان از اوسط بهجای وسط استفاده کرد.
center, centre, middle, middling, situated in the middle, midst, mid-, midpoint, thick, thick of it, epicenter, bull's eye
center
centre
middle
middling
situated in the middle
midst
mid-
midpoint
thick
thick of it
epicenter
bull's eye
قطر از وسط دایره عبور میکند.
A diameter passes through the center of a circle.
کلبه در وسط جنگل است.
The hut is in the midst of the forest.
middle (part), mid, mean, middlemost, midway, midmost, centric, central, median, halfway, mezzo, focal, equidistant
middle
mid
mean
middlemost
midway
midmost
centric
central
median
halfway
mezzo
focal
equidistant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
وسط راهروی خواربارفروشی همیشه شلوغترین جای راهرو بود.
The midmost aisle in the grocery store was always the busiest.
ما در وسط فیلم هستیم.
We are halfway through the movie.
medium, fair, so-so, garden-variety, mediocre, middling, run-of-the-mill, mean, average, ordinary, moderate
medium
fair
so-so
garden-variety
mediocre
middling
run-of-the-mill
mean
average
ordinary
moderate
فیلم وسط بود، نه افتضاح بود نه عالی.
The movie was so-so, not terrible but not great either.
غذای رستوران اوسط بود.
The food at the restaurant was just so-so.
in the middle of, between, to the middle, in the midst of
in the middle of
between
to the middle
in the midst of
کودک در میان درختان جنگل دوید.
The child ran between the trees in the forest.
در میان هرجومرج، او توانست آرام بماند.
In the middle of the chaos, he managed to stay calm.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
کلمهی «وسط» در زبان انگلیسی به "middle" یا "center" ترجمه میشود.
واژهی «وسط» به نقطه یا بخشی اشاره دارد که در میان دو یا چند نقطه یا بخش دیگر قرار گرفته است. این کلمه میتواند هم به معنای مکانی و هم به معنای زمانی به کار رود. در معنای مکانی، «وسط» به نقطهای گفته میشود که فاصلهی برابر یا تقریباً برابر از دو طرف دارد و نقش محوری یا مرکزی در آن فضا ایفا میکند. در معنای زمانی نیز «وسط» به زمانی گفته میشود که بین دو بازهی زمانی مشخص قرار دارد و نشاندهنده مرحلهای میانی در یک روند یا فرایند است.
از نظر کاربردی، «وسط» در بسیاری از زمینهها اهمیت دارد و اغلب به عنوان مرجع یا نقطه آغاز برای تقسیمبندیها و اندازهگیریها به کار میرود. برای مثال، در طراحی و نقشهکشی، تعیین «وسط» یک سطح یا شیء کمک میکند تا تعادل و تقارن حفظ شود. همچنین در گفتگوها و متون، اشاره به «وسط» میتواند به معنای مرحله میانی یک موضوع، بحث یا پروژه باشد که اهمیت خاصی در روند پیشرفت کار دارد.
از منظر فلسفی و مفهومی، «وسط» نمادی از تعادل، توازن و میانهروی است. این واژه گاه به مفهوم تعادل بین دو قطب یا دو حالت متضاد اشاره دارد و در فرهنگها و آموزههای مختلف، توصیه به انتخاب راه «وسط» به عنوان بهترین و منطقیترین مسیر مطرح شده است. «وسط» میتواند بیانگر نقطهای باشد که در آن تعارضات حل شده و هماهنگی ایجاد میشود.
در زندگی روزمره، «وسط» نقش مهمی در سازماندهی فضا و زمان ایفا میکند. افراد معمولاً برای برنامهریزی، تقسیم وظایف، یا مکانیابی وسایل و اشیاء به مفهوم «وسط» تکیه میکنند تا کارایی و هماهنگی بیشتری ایجاد شود. همچنین در هنر و معماری، توجه به «وسط» و تعادل فضایی یکی از اصول اصلی خلق آثار زیبا و متعادل است.
«وسط» مفهومی است بنیادی که علاوه بر بعد فیزیکی، جنبههای معنایی و فلسفی نیز دارد. این واژه به ما کمک میکند تا مفهوم تعادل، مرکزیت و میانهروی را درک کنیم و در زندگی فردی و اجتماعی خود از آن بهره ببریم. اهمیت «وسط» در زبان و فرهنگ، نشاندهنده ارزش هماهنگی و تعادل در تجربهی انسانی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «وسط» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/وسط