فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
پاسپورت به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
گذرنامه
فونتیک فارسی
paasport
اسم
passport
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
در پاسپورت دستکاری کردن
to falsify a passport
این عکس پاسپورت شبیه عکس هنگام بازداشت زندانیان است.
This passport picture looks like a mug shot.
مترادف و متضاد پاسپورت
-
مترادف:پته پروانه تذکره جوازعبور روادید گذرنامه ویزا
ارجاع به لغت پاسپورت
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «پاسپورت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پاسپورت
لغات نزدیک پاسپورت
- - پاسبانی کردن
- - پاسپار
- - پاسپورت
- - پاستا
- - پاسترامی