به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

پتو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • روانداز برای خواب، لحاف
  • فونتیک فارسی

    patoo
  • اسم
    blanket
    • - پتو را بده، هنوز سردم است.

    • - Give me the blanket, I still feel chilly.
    • - زیر پتو

    • - beneath a blanket
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت پتو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پتو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پتو

لغات نزدیک پتو

پیشنهاد بهبود معانی