امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پختگی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

pokhtegi
ripeness, experience

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پختگی

  1. مترادف:
    آزمودگی حذاقت سنجیدگی فهمیدگی کمال
    متضاد:
    خامی
  1. مترادف:
    رسایی نضج
  1. مترادف:
    احتیاط حزم دوراندیشی

ارجاع به لغت پختگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پختگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پختگی

لغات نزدیک پختگی

پیشنهاد بهبود معانی