talkative, talky, garrulous, long-winded, prolix, chatterer, loquacious, chatterbox, gabby, voluble, chatty, mouthy
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اینقدر پرحرف نباش.
Don't be so talkative.
کودک پرحرف همیشه مشتاق بود داستان بگوید.
The talkative child was always eager to tell stories.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پرحرف» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرحرف