پرحرف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • حراف، وراج
  • فونتیک فارسی

    porharf
  • صفت
    talkative, talky, garrulous, long-winded, prolix, chatterer, loquacious, chatterbox, gabby, voluble, chatty, mouthy
    • - اینقدر پرحرف نباش.

    • - Don't be so talkative.
    • - کودک پرحرف همیشه مشتاق بود داستان بگوید.

    • - The talkative child was always eager to tell stories.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد پرحرف

پیشنهاد و بهبود معانی