to raise, to develop, to breed, to foster, to nurture, to nourish, to train, to cultivate, to rear, to educate
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اسب پرورش دادن
to breed horses
گیاه پرورش دادن
to nurture plants
ماهیها را در استخر بزرگی پرورش میدادیم.
We bred fish in a large pool.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پرورش دادن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرورش دادن